دلم واسه یه صفحه درس خوندن تنگ شده!
شما فکر کن یه صفحه درس چیه! حتی بگو یه پاراگراف!
دلم تنگ شده بشینم هی برنامه بنویسم.هی کتابای تست رو ورق بزنم هی کتابامو ورق بزنم بشینم هزار بار برنامه رو چک کنم و بالا پایینش کنمبعد موقع درس خوندن دلم واسه اون صدای زنگ کورنومترمم تنگ شده.اون صدای دینگی که میزدی و استارت میخورد درس خوندن و بابت هر یک ساعت درس یه خونه از برنامه ی درسیم با هایلایتر زرد فسفری رنگ میشد.وقتی پایان روز عدد روی کورنومتر رو میدیدم که چقدره و ذوق میکردم.خونه های رنگی رو بعد سه چهار روز میدیدم و سعی میکردم بیشتر بخونم بیشتر تلاش کنم.دلم واسه اون عصرا و شبای زمستونی که میز کوچیکه رو میذاشتم میشستم روی زمین و تکیه میدادم به شوفاژ و تا نصف شب درس میخوندم یه اپسیلون شده.
خدایا چقدر پارسال قدر ندونستمخدایا کاش یه بار دیگه فرصت درس خوندن رو نصیبم کنی :(
درباره این سایت